Skip to main content
Skip to main content.

اطلاعات بیشتر در مورد شواهد

در طول دادگاه، به عنوان یک عضو هیئت منصفه، صحبت‌های زیادی در مورد «شواهد» خواهید شنید. شواهد صرفاً اطلاعات هستند - حقایق و مشاهدات در مورد موضوع در دست بررسی. اما همه اطلاعات، شواهد یا مدرک تلقی نمی‌شوند و ممکن است اجازه داده نشود که هر اطلاعاتی به عنوان بخشی از پرونده طرفین ارائه شود.
در اینجا چند دسته‌بندی رایج از شواهد آورده شده است:

  • شهادت:  پاسخ‌هایی که شهود به سؤالات قاضی یا وکلا می‌دهند
  • شواهدی که توسط قاضی پذیرفته شده است: اسناد، قراردادها، سوابق دادگاه و اشیایی مانند اسلحه، لباس، عکس یا نقشه مکانی که برخی از وقایع مورد بحث در آن رخ داده است.
  • اظهارات شهود:  اینها پاسخ به سؤالاتی است که وکلای پرونده قبل از شروع محاکمه پرسیده بودند؛ به این سؤالات با سوگند پاسخ داده می‌شود و بعداً به صورت کتبی به دادگاه ارائه می‌شود
  • شروط:  توافقات بین هر دو طرف در مورد برخی از حقایق پرونده، مانند تاریخ یا زمان

برخی از اطلاعات مدرک نیستند. قضات و وکلا باید از قانون‌هایی در مورد شواهد پیروی کنند که طی دهه‌ها برای تضمین یک محاکمه عادلانه ایجاد شده است. در طول یک محاکمه، اطلاعاتی می‌تواند ارائه شود که ممکن است توسط هیئت منصفه در نظر گرفته نشود. چنین شواهد غیرقابل قبولی عبارتند از:

  • شهادتی که قاضی نمی‌پذیرد:  طبق قوانین مربوط به شواهد، قاضی می‌تواند حکم کند که برخی از پاسخ‌ها یا شهادت‌های ارائه شده توسط شاهد را نمی‌توان در صورتجلسه دادرسی پذیرفت و به این ترتیب، کتمان می‌شود؛ قاضی از هیئت منصفه می‌خواهد که شهادت را در نظر نگیرد و هر عضو هیئت منصفه باید فراموش کند که آن شهادت را شنیده است.
  • اظهارات وکلا:  وکلا اغلب در مورد شواهد صحبت می‌کنند و سعی می‌کنند محتوای آن را برای هیئت منصفه تفسیر کنند؛ با این حال، نظرات و تفاسیر آنها مدرک محسوب نمی‌شود
  • هر چیزی که در مورد پرونده از خارج از دادگاه یاد می‌گیرید یا می‌شنوید:  شایعات، مقالات روزنامه و اطلاعات شخصی نمی‌توانند توسط هیئت منصفه برای صدور حکم استفاده شوند. حکم باید کاملاً از اطلاعات - شواهد - ارائه شده در دادگاه توسط وکلا و قاضی گرفته شده باشد.
  • نظراتی که در مورد پرونده توسط دیگران در جلسه دادرسی شما ارائه شده است:  معمولاً این نظرات بدون سوءنیت بیان می‌شوند یا گاهی اوقات ممکن است شخصی سعی کند نظری را به امید تأثیرگذاری بر یکی از اعضای هیئت منصفه «بیان» کند

قاضی تصمیم می‌گیرد که چه مدرکی مناسب و قابل قبول است. قاضی ممکن است به هیئت منصفه اجازه دهد تا شهادت خاصی را بشنوند یا آثار خاص را ببینند. قاضی همچنین ممکن است برخی اطلاعات را از هیئت منصفه پنهان نگاه دارد. حتی اگر این روند گاهی اوقات ناامید کننده باشد، هیئت منصفه باید از دستورات قاضی برای در نظر گرفتن - یا عدم توجه به شواهد خاص اطاعت کند. اگرچه قضات تصمیم می‌گیرند که هیئت منصفه چه شواهدی را در نظر بگیرد، اعضای هیئت منصفه تصمیم می‌گیرند که آیا آن شواهد قابل باور است یا خیر، و چقدر برای پرونده مهم است.

اعضای هیئت منصفه هنگام گوش دادن به شهادت باید چندین سؤال را در نظر داشته باشند:

  • آیا این شاهد نفعی در نتیجه پرونده دارد؟
  • آیا شاهد به راحتی «فراموش می‌کند» و فقط به یاد می‌آورد که چه مدرکی برای یک طرف مطلوب است؟
  • آیا اظهارات شاهد معقول است یا غیر محتمل؟
  • آیا شاهد ممکن است در مورد آنچه که دیده، شنیده، بو و یا احساس کرده است اشتباه کند؟

شاهدان چشم، گوش و حواس هیئت منصفه هستند. بازجویی متقابل به اعضای هیئت منصفه کمک می‌کند تا اعتبار شهادت را در نظر بگیرند. بازجویی متقابل اغلب دیدگاه دیگری را برای شهادت شاهد نشان می‌دهد و به ارائه درک کاملتری از آنچه شاهد دیده یا شنیده است کمک می‌کند.

در طول محاکمه، وکلا ممکن است به سؤالات طرف مقابل خود اعتراض کنند. این امر رایج و بخش مهمی از شغل یک وکیل است. یک محاکمه باید طبق قوانین انجام شود. یک وکیل ممکن است به سؤالات یا شواهدی که معتقد است نادرست است اعتراض کند.

وقتی اعتراضی صورت می‌گیرد، قاضی یا ایراد را رد می‌کند یا آن را ثابت می‌کند. در صورتی که قاضی سؤال را صحیح یا دلیل را قابل قبول بداند، اعتراض را رد می‌کند. این محاکمه به معنی طرفداری قاضی از یک طرف یا یک وکیل از طرف دیگر نیست.

Was this helpful?

This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.